یهودستیزی: خصومت یا نفرت از یهودیان به عنوان یک گروه مذهبی یا نژادی که اغلب با تبعیض اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است.

مکان حضور و غیاب: واژه آلمانی برای میدانی که در آن زندانیان را به اجبار برای حضور و غیاب جمع می کردند.

آریایی: اصطلاحی که نازی های آلمان هنگام اشاره به سفیدپوستان غیریهودی و غیر کولی به کار می بردند. کسانی که به اصطلاح دانشمندان نژادی نامیده می شدند، افراد اهل اروپای شمالی با "خصوصیات" ویژه نژاد نوردیک- موهای بلوند و چشمان آبی- را برترین آریایی ها و اعضای "نژاد ارباب" می نامیدند.

آشویتس: بزرگترین مجتمع اردوگاه کار اجباری نازی ها که در 37 مایلی غرب شهر کراکوف لهستان واقع شده بود. اردوگاه اصلی آشویتس (آشویتس 1) در سال 1940 تأسیس شد. در سال 1942، یک مرکز کشتار در آشویتس- برکناو (آشویتس 2) ایجاد شد. در سال1941، آشویتس- مونوویتس (آشویتس 3) به عنوان یک اردوگاه بیگاری بنا شد. بیش از 100 اردوگاه فرعی و گروه های کار به لحاظ اجرایی تحت نظارت آشویتس 3 بودند.

برکناو: برکناو، یکی از اردوگاه های نازی ها که آشویتس 2 نیز نامیده می شد. عملیات کشتار دسته جمعی سازمان یافته در این اردوگاه صورت می پذیرفت. برکناو همچنین هزاران زندانی گماشته شده به کار در اردوگاه های بیگاری را در خود جای داده بود.

بوخنوالت: اردوگاه کار اجباری وسیعی که در سال 1937 به دست نازی ها ایجاد شد و در شمال مرکز آلمان، نزدیک به وایمار قرار داشت.

بونا: کارخانه صنعتی که شرکت آی. گ. فاربن در محوطه آشویتس 3 (مونوویتس) در لهستان تحت اشغال آلمان ایجاد کرد. هدف هیئت اجرایی آی. گ. فاربن، تولید لاستیک مصنوعی و سوخت ترکیبی (گازوئیل) با استفاده از زندانیان گماشته شده به بیگاری بود. هزاران زندانی جان خود را در آنجا از دست دادند.

اردوگاه کار اجباری: نازی ها در سرتاسر اروپای تحت اشغال آلمان، اردوگاه هایی برای حبس و در صورت لزوم، قتل به اصطلاح دشمنان کشور، از جمله یهودیان، کولی ها، مخالفان سیاسی و مذهبی، اعضای جنبش های ملی مقاومت، همجنس گرایان و دیگران ایجاد کردند. مدت زندانی شدن در اردوگاه های کار اجباری نامحدود بود، به دلیل انجام عمل خاصی نبود و مورد هیچگونه رسیدگی قضایی قرار نمی گرفت. حکومت نازی ها علاوه بر اردوگاه های کار اجباری، انواع دیگر اردوگاه ها؛ از جمله اردوگاه های بیگاری، اردوگاه های موقت، اردوگاه های اسیران جنگی و مراکز کشتار را اداره می کرد.

کوره جسدسوزی: کوره ای که در آن اجساد را می سوزاندند تا آنها را به خاکستر تبدیل کنند.

پلیس جنایی: کارآگاه های پلیس آلمان که مسئول رسیدگی به جنایات غیرسیاسی بودند.

واحد های سیار کشتار: واحدهای سیار پلیس امنیتی آلمان و سازمان امنیت، علاوه بر نیروهای پلیس ویژه برقراری نظم و پرسنل نظامی نیروهای اس اس.

این واحدها ارتش آلمان را هنگام تهاجم به کشورهای اروپای مرکزی و شرقی همراهی می کردند. وظیفه آنها دستگیری یا قتل مخالفان سیاسی و افراد متعلق به نهضت های مقاومت بود. در سال 1939 در لهستان، این واحدها مأموریت داشتند که روشنفکران لهستانی را تیرباران و جامعه یهود را در شهرهای بزرگ متمرکز کنند. پس از تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941، پرسنل واحدهای سیار کشتار یهودیان، کمیسرهای سیاسی روس، کولیان، معلولان ذهنی و دیگر افرادی را که دشمنان "نژادی" و ایدئولوژیکی تشخیص داده می شدند، در تیرباران های دسته جمعی به قتل می رساندند.

کشتن از سر ترحم: ("کشتن از سر ترحم" یا "مرگ خوب") معمولاً به معنای این است که افرادی را که دچار بیماری های مزمن یا درمان ناپذیر هستند، به مرگ بدون درد و رنج ترغیب کنند. اما برای نازی ها "کشتن از سر ترحم" اصطلاحی محترمانه برای یک پوگروم پنهانی به منظور کشتار سازمان یافته معلولان ذهنی و جسمی بستری در آسایشگاه ها- بدون رضایت خود یا خانواده ایشان- بود.

فاشیسم: یک جنبش سیاسی که عموم ملت و اغلب، نژاد را برتر از فرد می داند و از یک حکومت تمامیت خواه مرکزی به سرکردگی یک رهبر پرهیبت، گسترش وسعت کشور ترجیحاً از طریق نیروی نظامی، سرکوب خشونت بار و گاه حذف فیزیکی مخالفان و کسانی که مخالف تشخیص داده می شوند، طرفداری می کند.

"راه حل نهایی": برنامه نازی ها برای از میان بردن یهودیان اروپا.

فرمانداری کل لهستان: منطقه ای از لهستان تحت اشغال آلمان که مستقیماً ضمیمه آلمان نبود و به پروس شرقی یا بخشی از اتحاد جماهیر شوروی تحت اشغال آلمان متصل بود.

گشتاپو: پلیس امنیتی حکومت آلمان که تحت نظارت اس اس و مسئول رسیدگی به جرائم سیاسی و فعالیت های اپوزیسیون بود.

گتو (محله یهودی نشین): منطقه محصوری از شهر که اعضای یک گروه اقلیت وادار به زندگی در آن می شوند.

نخستین باری که اصطلاح "گتو" به معنای بخشی از شهر که یهودیان در آن زندگی می کردند بکار برده شد در سال 1516 در ونیز ایتالیا بود.

کولی: کوچ نشینانی که اجدادشان از هند به اروپا مهاجرت کرده بودند. نازی های آلمان و متحدین که شرکای آنان بودند، در دوره هولوکاست، تعداد بی شماری از کولیان را مورد اذیت و آزار قرار داده و به قتل رساندند.

هایدریش، راینهارد: (1942-1940) ژنرال اس اس و رئیس پلیس امنیتی و سازمان امنیت. یکی از روزهای دسامبر 1940، هایدریش مأمور طراحی"برنامه نهایی" برای معضل یهودیان اروپا شد.

هیملر، هاینریش: (1900-1945) ) رهبر نیروهای اس اس، متنصب از سوی رایش و فرمانده پلیس آلمان- که فرماندهی عالی گشتاپو، اردوگاه های کار اجباری و نیروهای نظامی اس اس را بر عهده داشت. پس از سال 1943، هیملر وزیر کشور آلمان نازی و طراح اصلی کشتار یهودیان اروپا- که هدف نازی های آلمان بود- به شمار می رفت.

هیتلر، آدولف: (1889-1945) رهبر جنبش ناسیونال سوسیالیست (نازی) (1945- 1921)؛ صدراعظم رایش:(1945-1933)؛ پیشوای مقتدر ملت آلمان (1945-1934).

هولوکاست: هولوکاست به شکنجه و نابودسازی سازمان یافته یهودیان اروپا که با حمایت دولت آلمان نازی و همدستان آن از سال 1933 تا 1945 صورت پذیرفت، اطلاق می شود. یهودیان، قربانیان عمده هولوکاست بودند و 6 میلیون نفر از آنان کشته شدند.

کاپو: زندانیان اردوگاه کار اجباری که برای نظارت بر کار زندانیان دیگر انتخاب می شدند. این اصطلاح اغلب بطور عام در باره آن دسته از زندانیان اردوگاه کار اجباری استفاده می شد که نیروهای اس اس، دیگر زندانیان را تحت مسئولیت آنها قرار می دادند.

مراکز کشتار: نازی ها این مراکز را برای اجرای شیوه های کارآمد کشتارهای جمعی ایجاد کردند. بر خلاف اردوگاه های کار اجباری که عمدتاً به عنوان زندان و مراکز کار بکار می رفتند، مراکز کشتار ("اردوگاه های نابودسازی" یا "اردوگاه های مرگ") تقریباً بطور اخص به عنوان "کارخانه های مرگ" مورد استفاده قرار می گرفتند. پلیس و نیروهای اس اس آلمان حدود 2700000 یهودی را از طریق خفگی با گاز سمی به قتل رساندند یا تیرباران کردند.

کوموندو: کلمه آلمانی به معنای واحد، مثل واحد زندانیان گماشته شده به بیگاری در اردوگاه کار اجباری.

کریستال ناخت:اغلب "شب شیشه های شکسته" نامیده می شود و به پوگروم خشونت بار ضد یهودی در 9 و 10 نوامبر 1938 اشاره دارد. این پوگروم به تحریک مقامات حزب نازی و اعضای گروه ضربت (اس. آ) در سرتاسر آلمان، اتریش ضمیمه شده [به آلمان] و مناطقی از زودتنلند در چکوسلواکی به وقوع پیوست.

منگله، دکتر یوزف (1911-1979) پزشک اس اس که مأمور به فعالیت در آشویتس بود و به دلیل اجرای آزمایش های به اصطلاح پزشکی بر زندانیان، بویژه دوقلوها و کوتوله ها معروف بود.

پلیس ویژه برقراری نظم: نیروی پلیس عادی و اونیفرم پوش آلمان. اداره مرکزی پلیس در برلین مستقر بود. پلیس شهرداری به عنوان نیروهای پلیس شهری خدمت می کرد. ژاندارمری- یا پلیس روستایی- در حومه شهرها کار می کرد. واحدهای بزرگتر پلیس ویژه برقراری نظم، گردان های پلیس نامیده می شدند.

دستگیری های بازدارنده: کارآگاه های پلیس جنایی اجازه داشتند که افراد مظنون به دست داشتن در فعالیت های جنایی را بدون حکم جلب یا هر گونه رسیدگی قضایی زندانی کنند. دستگیری بازدارنده معمولاً به معنای زندانی شدن در اردوگاه کار اجباری برای مدت نامحدود بود.

دستگیری های حفاظتی:کارآگاه های پلیس مخفی حکومت اجازه داشتند که افرادی مظنون به اقدام علیه منافع ملی را بدون حکم جلب یا هر گونه رسیدگی قضایی زندانی کنند. دستگیری حفاظتی معمولاً به معنای زندانی شدن در اردوگاه کار اجباری برای مدت نامحدود بود.

ارتش سرخ: ارتش اتحاد جماهیر شوروی.

اداره مرکزی امنیت رایش:ستاد فرمانده پلیس امنیتی و سازمان امنیت که شامل ادارات مرکزی گشتاپو، پلیس جنایی و سازمان امنیت می شد و تحت فرماندهی راینهارد هایدریش و پس از او، ارنست کالتنبرونر بود.

"اسکان مجدد":اصطلاح محترمانه نازی ها برای تبعید و قتل.

کمیساریای استلاند: یکی از مناطق اشغالی غیرنظامی آلمان که شامل کشورهای منطقه بالتیک و بخش عمده ای از بلاروس می شد.

اس اس: در زبان آلمانی، مخفف "جوخه حفاظتی". یک تشکل شبه نظامی حزب نازی که ابتدا محافظان شخصی هیتلر و رهبران نازی بودند. نیروهای اس اس بعدها مسئولیت جمع آوری اطلاعات سیاسی، پلیس آلمان و تشکیلات امنیتی مرکزی، اردوگاه های کار اجباری و کشتار سازمان یافته یهودیان و دیگر قربانیان را به عهده داشتند.

زاکسنهاوزن: اردوگاه کار اجباری عمده در ناحیه برلین.

سازمان امنیت ( اس. دی): یکی از ادارات اس اس که سرویس امنیتی- سیاسی حزب نازی و بعدها رایش آلمان به شمار می رفت. سازمان امنیت همچنین ادعا می کرد که دارای مخزنی از نخبگان روشنفکر اس اس نازی است. سازمان امنیت نقشی محوری در اجرای هولوکاست داشت. تمام بخش های پلیس امنیتی تحت فرمان مأموران این سازمان بودند.

گروه های ویژه: در مراکز کشتار، گروه های ویژه شامل آن دسته از زندانیان محکوم به اعمال شاقه بودند که انتخاب می شدند تا زنده بمانند و با انهدام اجساد، موجب تسهیل در فرآیند کشتارها بشوند.

کنیسه: در یهودیت، عبادتگاه و مکان معرفت اندوزی

سیلسیای علیا: منطقه ای که آلمان نازی پس از تهاجم به لهستان و تسخیر آن کشور در سال 1939، آن را ضمیمه خود کرد.

جمهوری وایمار: نامی برای حکومت دموکراسی پارلمانی که از سال 1919 تا 1933 - پس از فروپاشی امپراتوری آلمان و پیش از حکومت نازی ها- در آلمان بنا نهاده شد.

ستاره زرد: نشانی که بر آن ستاره داوود (نماد یهودیت) نقش بسته بود و نازی ها در طول هولوکاست از آن برای شناسایی یهودیان استفاده می کردند.