هنیا رینگ Henia Ring
تاریخ تولد: ۳ مارس ۱۹۲۴
شپیتسه, لهستان
هنیا فرزند دوم خانوادهای یهودی در شهر شپیتسه بود. تا اوایل دههی ۱۹۳۰، جمعیت یهودیان شهر شپیتسه ۴۰ درصد از جمعیت کل شهر را تشکیل میداد. پدر هنیا تجارت پوست گاو داشت و از این طریق امرار معاش می کرد. هنیا در یک مدرسهی ابتدایی دولتی تحصیل کرد.
۱۹۳۳-۳۹: در ۱ سپتامبر سال ۱۹۳۹، آلمانیها لهستان را اشغال کردند و یک روز بعد وارد شهر ما شدند. سعی کردیم به شهر ورشو فرار کنیم ولی نیروهای آلمان، ما را دستگیر کردند و به شهر شپیتسه بازگرداندند. چند روز بعد نیروهای آلمانی در شپیتسه یک گتو برپا کردند. خارج شدن از گتو به معنای کشته شدن بود. تعداد زیادی از مردم به همین دلیل جان خود را از دست دادند، ولی من به جای گشنگی کشیدن گاه برای یافتن غذا، پنهانی بیرون میرفتم.
۱۹۴۰-۴۴: در سال ۱۹۴۱، وقتی متوجه شدم که نیروهای آلمانی مردم را برای کار اجباری دستگیر میکنند، به روستایی در همان نزدیکی فرار کردم ولی دلم برای پدر و مادرم تنگ شد و برگشتم. در حالی که به دنبال آنها میگشتم، دستگیر شدم و به اردوگاه متهاوزن تبعید شدم. زمانی که در حال کندن زمین بودم تلاش کردم که به سمت جنگل فرار کنم. بعد از دو روز نیروهای اس اس توسط سگ من را گرفتند. آنها مرا به شدت کتک زدند و بینیام را شکستند. همان طور که روی زمین افتاده بودم، صدای یکی از سربازها را شنیدم که میگفت: "گلولهات را حرام نکن، او دارد میمیرد." من سینه خیز خودم را به سمت پادگان کشاندم.
هنیا بعد از آن به اردوگاه برگن بلزن تبعید شد. وی در ۱۵ آوریل سال ۱۹۴۵ توسط نیروهای بریتانیا آزاد شد و پس از آنکه در کشور سوئد بهبود یافت در سال ۱۹۴۷ به ایالات متحده مهاجرت کرد.