ایالات متحده و هولوکاست، ۱۹۴۵-۱۹۴۲
پس از حملهی ژاپن به بندر پرلهاربر در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۴۱،ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شد. رسانههای آمریکا تا سال ۱۹۴۳ تعدادی گزارش در ارتباط با کشتار دستهجمعی یهودیان منتشر کردند. اگرچه ایالات متحده میتوانست کمکهای بیشتری به قربانیان آلمان نازی و همدستانش کند، اما تا زمانیکه ایالات متحده وارد جنگ شد، عملیات نجات در مقیاس بزرگ غیرممکن بود.
وقایع کلیدی
-
1
وزارت امورخارجهی آمریکا در سال ۱۹۴۳ تأیید کرد که آلمان نازی قصد کشتار تمام یهودیان اروپا را دارد. این اطلاعات، به صورت گستردهای در رسانههای آمریکا منتشر شد.
-
2
ایالات متحدهی آمریکا و نیروهای متفقین درطول جنگ جهانی دوم، پیروزی در ارتش را بر کمکهای بشردوستانه اولویت دادند.
-
3
رئیس جمهور فرانکلین روزولت در ژانویه ۱۹۴۴ برای پیشبرد یک سیاست جدید به هدف رهایی و کمک به قربانیان رژیم نازی، یک هیئت پناهندگان جنگ تشکیل داد. تلاش وی، جان دهها هزار نفر را نجات داد.
مقدمه
ایالات متحده پس از حملهی ژاپن به بندر پرلهاربر در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۴۱، وارد جنگ جهانی دوم شد. به مدت حدود چهار سال، آمریکاییها- سربازان و غیرنظامیان به صورت یکسان- برای شکست نازیسم، فداکاریهای زیادی از خود نشان دادند. از خدمت در ارتش گرفته تا حمایت از جنگ در خانه. تا سال ۱۹۴۳، رسانههای آمریکا، شمار زیادی گزارش در ارتباط با کشتار دستهجمعی یهودیان منتشر کردند. اگرچه ایالات متحده میتوانست به قربانیان آلمان نازی و همدستانش کمکهای بیشتری کند، اما تا زمانیکه ایالات متحده وارد جنگ شد، عملیات نجات در مقیاس بزرگ غیرممکن بود. در ژانویهی ۱۹۴۴، رئیس جمهور فرانکلین روزولت هیئت پناهندگان جنگ را تشکیل داد. این هیئت، کمکهای قابل توجهی به یهودیان و قربانیان دیگر کرد.
آمریکاییها در جنگ
در روز ۷ دسامبر ۱۹۴۱، ژاپن در یک حملهی هوایی غافلگیر کننده، ناوگان اقیانوس آرام در پرل هاربر هاوایی را هدف قرار داد. دو روز بعد، رئیس جمهور فرانکلین روزولت به آمریکاییها گفت:
«ما در حال حاضر در جنگیم. همهی ما در آن تا به آخر دخیل هستیم. تک تک مردان، زنان، و کودکان در این مسئولیت خطیر تاریخی، با هم شریکیم
در طول سال بعد، ارتش آمریکا تعدادش دوبرابر و به چهار ملیون سرباز رسید که به طور مداوم برای آمادگی برای مبارزه، آموزش داده میشدند. تقریبا تمام سال ۱۹۴۲، زمانیکه نیروی زمینی برای جنگ در شمال آفریقا و اروپا آماده میشدند، نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام با ژاپن جنگید. در خانه، ملیونها زن برای بار نخست، وارد بازار کار شدند و آمریکاییها مجبود به سهمیه بندی مواد غذایی و مواد مصرفی شدند.
دولت، حتی زمانیکه آمریکا برای حفظ دموکراسی در خارج وارد جنگ شد، همچنان حقوق شهروندان اقلیت خود را نقض و فرصتهای آنها را محدود کرد.
دو ماه بعد از حمله به پرل هاربر، در فوریه سال ۱۹۴۲ پرزیدنت روزولت یک فرمان اجرایی را امضا کرد که بر مبنای آن دولت اجازه داشت تا " برای ممانعت از عملیات جاسوسی و خرابکاری، به هر گونه اقدامی دست بزند." با اشاره به موضوع امنیتی ملی، دولت آمریکا از این حکم استفاده کرد تا بیش از ۱۱۰،۰۰۰ آمریکایی که از تبار ژاپنیها بودند و حداقل دو سوم آنها شهروندی آمریکایی را داشتند ، به ده اردوگاه در ۷ ایالت داخلی منتقل شوند. مردان ژاپنی-آمریکایی که در این کمپها بودند، تا سال ۱۹۴۳ اجازهی ثبت در خدمت نظام را نداشتند. تیم رزمی ۴۴۲، که به طور کامل با سربازان ژاپنی- آمریکایی شکل گرفته بود، به یکی از منظمترین واحدهای ارتش تاریخ آمریکا تبدیل شد و کمپ زیر مجموع داخائو را آزاد کرد.
در طول جنگ جهانی دوم، ارتش آمریکا بر اساس نژاد تفکیک شده بود. انجمن ملی برای پیشرفت رنگینپوستان(NAACP) ، فداکاری سربازان آفریقایی-آمریکایی را در راستای کمپین “Double-V” که از پیروزی بر فاشیسم در خارج کشور و غلبه بر نژادگرایی در داخل کشور حمایت میکرد به نمایش گذارد. ارتش تا سال ۱۹۴۸، سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم همچنان تفکیک شده ماند.
اخبار «راه حل نهایی»
در ۲۵ نوامبر ۱۹۴۲، بسیاری از روزنامهنگاران آمریکایی، گزارشهایی را منتشر کردند که از کشته شدن ۲ ملیون یهودی تا آنزمان خبر میداد. گرهارت راینر، نمایندهی کنگرهی جهانی یهودیان در سویئس، کوشیده بود تا این اخبار را در اوت ۱۹۴۲، از طریق وزارت امور خارجهی آمریکا، به رئیس سازمانش، ربای استفان وایز گزارش دهد. وزارت امور خارجه، نخست تلاش کرده بود که از رسیدن این گزارش به ربای وایز جلوگیری کند. آنها ادعا کردند که کشتار برنامهریزی شدهی یهودیان اروپا، فقط یک شایعهی جنگی بوده است. اما پس از بررسی گزارش راینر در طول ۳ ماه بعد، مقامات وزارت امور خارجه، اخبار برنامهی رژیم نازی را تأیید کرده و بر اساس گفتهی وایز، به او اجازه دادند تا مردم آمریکا را مطلع کند.
در واکنش به این اخبار، جوامع یهودی در بسیاری از کشورهای متحد، راهپیماییها و شب زندهداریهایی را ترتیب داده و روز چهارشنبه ۲ دسامبر ۱۹۴۲ را روز عزای جهانی اعلام کردند. در ۱۷ دسامبر ۱۹۴۲، ایالات متحده، بریتانیای کبیر، اتحاد جماهیر شوروی و ۹ دولت متحد دیگر،« اعلامیهی جنایات جنگی» را منتشر کردند. این اعلامیه، نابودی بیرحمانه و ظلم خونین علیه یهودیان اروپا را محکوم و عهد کرد که متفقین پس از خاتمهی جنگ، تمام جنایتکاران جنگی را مجازات خواهند کرد. در این اعلامیه هیچ قولی برای عملیات نجات داده نشد.
فشار عمومی برای اقدام
در سال ۱۹۴۳، زمانی که جزئیات کشتارهای دستهجمعی یهودیان اروپا به گوش عموم رسید، یهودیان آمریکا در ارتباط با آنکه چه میزان بر دولت برای نجات یهودیان فشار بیاورند چند دسته شدند. برخی نگران بودند که درخواست کردن از جانب قربانیان یهودی، منجر به واکنش ضد یهودی در ایالات متحده شود. گروهی دیگر اصرار داشتند که فشار عمومی تنها راه تحریک دولت برای اقدام به نجات قربانیان، قبل از پایان جنگ است و تعدادی هم هر دو تاکتیک را انجام دادند: ربای استفان وایز، بانی تظاهرات عظیمی در باغ میدان مدیسون در راستای نجات یهودیان بود در عین حال، وی برای نجات یهودیان به صورت خصوصی با ريیس جمهور روزولت لابی کرد.
وزارت امور خارجه آمریکا و مقامات وزارت امور خارجه انگلیس با برگزاری کنفرانس برمودا در آوریل۱۹۴۳ کوشش کردند تا پاسخگوی افزایش فشار عمومی برای یک عملیات نجات متحد باشند . نمایندگانی از هر دو کشور در برمودا ملاقات کردند تا برای نجات یهودیان برنامهریزی کنند اگرچه دستورالعملهای محکمی که ارائه میدادند هر گونه امکان واقعی برای نجات گروهی را محدود میکرد. زمانی که کنفرانس بدون هیج برنامهی مشخصی به پایان رسید، مدافعان نجات دادن، ناامیدتر شدند. نشریات آمریکایی از کنفرانس به عنوان ادعای توخالی هر دو ملت انتقاد کردند.
پیتر برگسون، یکی از فعالان اجتماعی و کمیتهی اضطراری نجات یهودیان اروپا برای بالا بردن آگاهی در ارتباط با مخمصهی یهودیان اروپا، کمپین تبلیغاتی را در ایالات متحده آغاز کردند. برگسون امیدوار بود که فشار مستمر کمیتهاش باعث حمایت دولت از اقدام به نجات شود. برگسون تظاهرات و راهپیماییهایی را سازماندهی کرد، یک نمایش دقیق از فجایع را به صحنه برد و در یک آگهی یک صفحهای در روزنامه، روزولت را به ناکارامدی متهم کرد.
دولت روزولت، از اشخاص به صورت فردی نیز درخواستهایی را برای عمل کردن، دریافت کرد. جان کارسکی، یکی از اعضای گروه مقاومت مخفی لهستان در سال ۱۹۴۲شاهد وحشتی که یهودیان در گتو ورشو و همچنین در اردوگاهی نزدیک به گتوی یهودیان در لهستان تحت اشغال آلمان، متحمل میشدند، بود. وی در ۲۸ ژوئیهی ۱۹۴۳ با رئیس جمهور فرانکلین . دی. روزولت در کاخ سفید ملاقات کرد و به او در مورد وضعیت دشواری که یهودیان تحت رژیم آلمان نازی با آن مواجه هستند توضیح داد. کارسکی بعدها به یاد آورد که رئیس جمهور قول داده که متفقین پیروز خواهند شد اما هیچ اشارهای به نجات یهودیان نکرده بود.
در نوامبر ۱۹۴۳، کمیتهی اضطراری برگسون، اعضای کنگره را متقاعد کردند تا قطعنامهای صادر کرده تا بر روزولت برای انتخاب کمیتهای برای نجات یهودیان فشار آورد. برکینریج لانگ، معاون وزیر امور خارجهی آمریکا، در جلسهی بررسی قطعنامه، در برابر کنگره مدعی شد که وزارت امور خارجه به صورت فعال به پناهندگان یهودی یاری رسانده است. لانگ گفت که ایالات متحده، از سال ۱۹۳۳ ۵۸۰،۰۰۰ پناهنده را پذیرفته است. خیلی زود، مدافعان پناهندگان با اشاره به ادعای لانگ، آن را غیر واقعی اعلام کردند.
تحقیقات وزارت خزانهداری
وزارت خزانهداری در دسامبر ۱۹۴۳، تأخیر طولانی وزارت امور خارجه برای تصویب صندوق اضطراری کنگرهی جهانی یهودیان برای کمک به یهودیان رومانی و فرانسه را مورد بررسی قرار داد. ماموران وزارت خزانهداری، متوجه شدند که معاون وزارت امور خارجه وبرکریج لانگ، به سفارت آمریکا در سوئیس دستور داده که فرستادن هرگونه اطلاعات در مورد کشتار یهودیان به آمریکا را متوقف کنند به خصوص جزئیاتی که توسط گرهارت راینر ارائه میشود را مسدود کنند.
هنری مورگنتو، وزیر خزانهداری، پس از خواندن گزارش کارمندانش تحت عنوان «گزارش شخصی به وزیر در ارتباط با تساهل دولت در قتل یهودیان» تصمیم گرفت تا یافتههایش را به روزولت ارائه دهد. در روز ۱۶ ژانویه ۱۹۴۴، مورگنتو و دو نفر از کارمندانش با رئیس جمهور ملاقات کردند و او قبول کرد که مسئولیت فعالیت در ارتباط با نجات پناهندگان را از وزارت امور خارجه سلب کند.
روزولت در تاریخ ۲۲ ژانویه ۱۹۴۴ یک فرمان اجرایی برای ایجاد هیئت پناهندگان جنگی امضا کرد. این هیئت توسط وزرای خزانهداری، امور خارجه و جنگ رهبری میشد و وظیفه داشت تا برای نجات و کمک به یهودیان و دیگر اقلیتهایی که توسط آلمان نازی و همدستانشان آزار و اذیت میشدند قوانین جدیدی ایجاد کند.
هیئت پناهندگان جنگی
هیئت پناهندگان جنگی یک آژانس مستقل دولتی بود که از ژانویهی ۱۹۴۴ تا سپتامبر ۱۹۴۵ وجود داشت. اگرچه دولت آمریکا، مانع هیئت برای ارسال هر گونه منابع نظامی برای نجات شد، با این وجود تلاشهای آنها، جان دهها هزار یهودی و دیگر قربانیان آزار و اذیت نازیها را نجات داد و به صدها هزار نفر در یک سال و نیم به آخر جنگ جهانی دوم کمک کرد.
جان پل، مدیر اول هیئت پناهندگان جنگی و بیشتر کارکنانش، کارمندان وزارت خزانهداری بودند. تعدادی از شهروندان و نمایندگان سازمانهای امداد و نجات هم به این برنامه پیوسته بودند. بودجهی مسائل اداری و عملیات مخفی نجات، توسط صندوق اضطراری روزولت و از طریق حساب اختصاصی کنگره تهیه شد. هیئت پناهندگان جنگی، به هدف کمک به سازمانهای خصوصی یهودی و غیر یهودی برای ارسال کمکهای نقدی به اروپا، کاغذبازیهای بوروکراتیک را ساده کرد، قوانین را کاهش داد و کانالهای ارتباطی دولت را در اختیارشان گذاشت.
هیئت پناهندگان جنگی، کمپین تبلیغاتی به راه انداخت و به مجرمان هشدار داد که پس از جنگ با مجازاتهای قانونی رو به رو خواهند شد و با کشورهای بیطرف مذاکره کرد تا به پناهندگان بیشتری اجازه دهند تا از مرزهایشان بگذرند. آنها در اسوگو نیویورک، کمپ پناهندگان اضطراری فورت آنتاریو را گشودند و ۹۸۲ پناهنده که بیشتر آنها زنان یهودی از ایتالیای اشغال شده بودند به آمریکا آوردند. پس از اشغال مجارستان توسط دولت نازی در مارس سال ۱۹۴۴، هیئت، با دولت سوئد همکاری کرد تا یک تاجر سوئدی به نام رائول والنبرگ را برای محافظت از یهودیان در بوداپست بگذارد. زمانیکه اطلاعات بیشتری در ارتباط با تبعیدها از مجارستان به آشویتس به ایالات متحده رسید، هیئت پناهندگان جنگی درخواستهایی برای بمبارد خط آهن و یا اردوگاه به وزارت جنگ فرستاد که همه رد شدند. آنها جزئیاتی را در مورد عملیات اردوگاه کار اجباری آشویتس برای مردم آمریکا منتشر کرده و برای نجات جان یهودیان، از مذاکرات مخفی با مقامات نازی حمایت کردند. این هیئت در هفتههای پایانی جنگ ۳۰۰،۰۰۰ بستهی غذایی که در بستههای صلیب سرخ جا سازی شده بود به اردوگاههای کار اجباری فرستادند.
آزادی
زمانیکه نیروهای متفقین پس از حملههای متناوب به اروپا رسیدند، با اردوگاههای کار اجباری، گورهای دستهجمعی و موردهای بیشماری از جرایم نازیها رو به رو شدند. نیرویهای شوروی اولین گروهی بودند که در ژوییهی ۱۹۴۴ به اردوگاه لوبلین / مایدانک، یکی از ارودگاههای کار اجباری نازیها در نزدیکی لوبلین لهستان تاختند. در ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵، ارتش شوروی آشویتس را آزاد کرد. ارتش آمریکا در آزادسازی هیچ یک از اردوگاههای کشتار دستهجمعی در لهستان تحت اشغال نازیها شرکت نکرد.
اگرچه آزادسازی اردوگاههای نازیها هدف نظامی نبود، اما سربازان آمریکایی، بهار ۱۹۴۵ وارد خاک آلمان شدند و اردوگاههای اصلی از جمله، بوخنوالد، داخائو، و متهاوزن و همینطور صدها کمپ زیر مجموعه را آزاد کردند. آنها با زندانیهایی که مجبور به راهپیمایی شده بودند برخورد و آنها را آزاد کردند همچنین کسانی که توسط زندانبانهای نازیشان رها شده بودند را آزاد کردند.
ژنران دوایت آیزنهاور، پس از دیدار از اردوگاه کار اجباری اوردروف در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵، تلگرافی به واشنگتن فرستاد:
«چیزهایی که من دیدم، فرای توصیف است. ....شواهد عینی و شهادت لفظی از گرسنگی، ظلم و ستم و وحشیگری .... سنگین بودند....من عمدأ این بازدید را انجام دادم تا اگر در آینده خواستند این اظهارات را تنها به منظور تبلیغات محکوم کنند، بتوانم مدارک دست اول از آنها ارائه دهم»
آیزنهاور سربازان آمریکایی را که در نزدیکی کمپها بودند تشویق کرد تا از آن کمپها دیدن کنند، عکس بگیرند، و به خانوادههایشان در آمریکا نامه نوشته و آنچه در آنجا دیدهاند را برایشان شرح دهند. همچنین، او برای روزنامهنگاران و اعضای کنگره برنامهریزی کرد تا از اردوگاههای تازه آزاد شده دیدن کنند،
آوارگان
زمانیکه جنگ جهانی دوم در ماه مه ۱۹۴۵ در اروپا به پایان رسید، بیش از دو ملیون اروپایی شامل ۲۵۰،۰۰۰ یهودی آواره شده بودند. سربازان آمریکایی، شوروی، بریتانیایی و فرانسوی که خاک آلمان را اشغال کرده بودند، کمپ های آوارگان را برای اسکان بازماندگان هولوکاست و آوارگان دیگر بر پا کردند. در طول چند ماه پس از پایان جنگ،در اردوگاههها همچنان رنج و گرسنگی بود. بازماندگان یهودی، اغلب همانجایی که شهروندان نازی و حتی مجرمان نازی بودند، نگهداری میشدند.
در تابستان ۱۹۴۵، رئیس جمهور هری ترومن، از ارل هریسون، مأمور مهاجرت آمریکا خواست تا از کمپهای آورارگان دیدار کند. هریسون از آنچه دید، شوکه شد و ترومن را در جریان گذاشت. « به نظر میرسد که ما با یهودیان به همان روش نازیها برخورد میکنیم با این تفاوت که آنها را نابود نمیکنیم.» بر اساس گزارش هریسون، ایالات متحده، اردوگاههای جداگانهای برای یهودیان آواره ایجاد کرد.
در ۲۲ دسامبر ۱۹۴۵، رئیس جمهور، فرمان ترومن را صادر کرد که بر مبنای آن به مأموران کنسولی در وزارت امور خارجه دستور میداد که در سهمیهی موجود مهاجرتی، به آوارگان اولویت دهند. ترومن میدانست که کنگره، حتی در شرایط نیاز بشردوستانه، حاضر به بیشتر کردن سهمیهای که از سال ۱۹۲۴ مشخص شده بود نیست
در سال ۱۹۴۸، کنگره . قانون آوارگان را صادر کرد که به موجب آن ۲۰۰،۰۰ آواره بدون در نظر گرفتن سهمیهی مهاجرتی اجازهی ورود به ایالات متحده را داشتند. این قانون هیچ مقررات ویژهای برای آوارگان یهودی نداشت.
بین سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۲، بیش از ۸۰،۰۰۰ تن از بازماندگان یهودی هولوکاست تحت قانون آوارگان به آمریکا مهاجرت کردند که خیلی از آنها با کمک سازمانهای امدادرسانی یهودی صورت گرفت.