فلا در سال 1945 توسط ارتش انگلیس در برگن- بلزن آزاد شد. او به اردوگاه آوارگان در فلدافینگ، نزدیک مونیخ رفت که تحت نظارت آمریکایی ها بود. فلا در سال 1946 در این اردوگاه ازدواج کرد، و در نهایت به ایالات متحده مهاجرت کرد.
اول از همه این که ما فقط همون یه دست لباسی رو داشتیم که پوشیده بودیم و پر از درد و مرض و شپش بود. باید دوش می گرفتیم و بعد پودر می زدیم. نمی تونم بگم چه پودری بود، اما می دونم که با اون پودر ما رو ضدعفونی کردن. به ما لباس نو دادن. بعد هم ما رو به ساختمون های آجری دیگه ای بردن. آدمای زیادی رو فقط توی یه اتاق جا دادن و اونجا تخت های دیواری بود. ما شریکی از اتاق استفاده می کردیم. آنقدر ضعیف بودیم که با هر کسی کنار می اومدیم و فقط خوشحال بودیم که زنده ایم و آزاد. اما با خوندن اسم های آدمایی که توی اردوگاه های دیگه بودن- یعنی بازمانده های اون اردوگاه ها-کسی رو پیدا نمی کردیم ... اما اون موقع، فقط همین بود که من رو زنده نگه می داشت. حالم خوب بود، اما وقتی اسم کسی رو پیدا نمی کردم، اون وقت بود که وا می دادم. فقط به این امید زنده بودم که خانواده ام رو ببینم. زندگی خانوادگی گرمی داشتم- پدر و مادری مهربون، دو برادر و...بقیه فامیل مثل عمو و دایی و عمه و خاله و بچه های اونا... فکر می کنم که حدود 60 نفر بودیم... ما خانواده بزرگی داشتیم اما همه جون سالم به در نبردن. فقط من و خواهرم و دو نفر از فامیل زنده موندیم.
We would like to thank Crown Family Philanthropies, Abe and Ida Cooper Foundation, the Claims Conference, EVZ, and BMF for supporting the ongoing work to create content and resources for the Holocaust Encyclopedia. View the list of donor acknowledgement.