الکساندرا شیچاروا Alexandra Schicharva
تاریخ تولد: ۱۹ ژانویهٔ ۱۹۲۳
مگووکا, اتحاد جماهیر شوروی
الکساندرا پنجمین فرزند از خانوادهی شش فرزندی شیچاروا بود. پدر و مادراو از روسهای ارتدوکس بودند. خانوادهی آنها در روستای کوچکی در استان اوریول، در ۲۵۰ مایلی جنوب مسکو [در اتحاد جماهیر شوروی] زندگی می کردند. او در مدرسه دولتی تحصیل می کرد و در آنجا زبان آلمانی را یاد گرفت. پدر الکساندرا گچ بر و نقاش بود و معمولا ماه ها دور از خانه کار می کرد. مادر وی در یک مزرعه اشتراکی در روستا کار می کرد.
۱۹۳۳-۳۹: در سال ۱۹۳۳ غذا کمیاب شد. دولت دانه های برداشت شده را برای صادرات مصادره می کرد و بقیه محصولات هم برای تغذیه سربازان مصرف می شد. ما برای تهیه غذا، خلاقیت به کار میبردیم. با گزنه های علفزار سوپ خوبی درست می شد؛ برگ های بلوط را خشک می کردیم، خرد می کردیم و با کمی آرد مخلوط می کردیم و با آن نان می پختیم. در سال ۱۹۳۶ ما به پدرم که برای کار به شهر ژادنف Zhdanov واقع در دریای آزوف رفته بود، پیوستیم. ما در یک آپارتمان یک خوابه زندگی می کردیم و آشپزخانهمان با دو خانوادهی دیگر مشترک بود.
۱۹۴۰-۴۴: در ماه مه سال ۱۹۴۲ من به همراه نیروهای اتحاد جماهیر شوروی با کامیون حمل دام به آلمان تبعید شدم. ما دیگر اسرای رایش بودیم و برای این که مشخص شود ما "شرقی" هستیم علامت خاصی روی لباس هایمان بود. من را برای کار به یک کاروانسرا بر روی رودخانه مزل فرستادند. رئیس نازی من که یک زن بیاحساس بود، از این که به من می گفت یک موجود مادون انسان هستی، لذت می برد. من مخفیانه با رادیوی آن ها به اخبار نیروهای جماهیر شوروی گوش می دادم. یک روز من را غافلگیر کردند و نیروهای گشتاپو از من سوال و جواب کردند. من به آن ها گفتم، برای شنیدن زبان خودم به آن ها گوش می دهم. آن ها به من اخطار دادند که در صورت تکرار من را به اردوگاه کار اجباری می فرستند.
الکساندرا در مارس سال ۱۹۴۵ توسط نیروهای آمریکایی آزاد شد، او در آلمان ماند و تا سال ۱۹۴۹ که به ایالات متحده مهاجرت کرد در منطقه های نیروهای شوروی و امریکایی کار می کرد.