خیسورا کیسیلنیچکی Chaie Sura Kisielnicki
تاریخ تولد: 1923
Unknown
خی کوچکترین فرزند خانوادهای یهودی با سه فرزند بود که در ۳۵ مایلی شرق ورشو در شهر کوچک کالوشین زندگی می کردند. بیشتر جمعیت این شهر را یهودیان تشکیل می دادند. پدرش صاحب یک مغازه عمده فروشی خواربار، یک رستوران و یک پمپ بنزین بود که همه، در جادهی پر رفتو آمد اصلی قرار داشتند. خانوادهی کیسیلنیچکی در همان ساختمانی زندگی می کردند که مغازه و کسب و کارشان در آن قرار داشت.
۱۹۳۳-۳۹: چند روز پیش در زمان حملهی آلمان به لهستان، پدر و برادرهایم به همراه دیگر مردهای یهودی به طرف شرق و سمت مرزهای شوروی فرار کردند. آنها از این می ترسیدند که آلمانیها آنها را برای کار اجباری اسیر کنند. دیری نگذشت که نیروهای آلمان در نبردی در کالوشین با سربازان لهستانی جنگیدند و نیمی از شهر به دلیل بمباران با خاک یکسان شد. خانه ما در حومه شهر قرار داشت و آسیبی ندید اما اکنون بسیاری از مردم بی سرپناه از جمله تعداد زیادی غریبه در خانهی ما جمع شدهاند.
۱۹۴۰-۴۴: هنگامی که پدر و برادرهایم خبر بمباران کالوشین را شنیدند برای اینکه ببینند حال ما خوب است یا نه به خانه برگشتند. شهردار کالوشین پدرم را به عنوان عضو انجمن یهودیان انتخاب کرد. در عوض پدرم، آبرام برادرم را به عضویت پلیس یهودیان و دیگر برادرم مایلیخ را به عضویت کمیته بهداشت یهودیان درآورد. من به همراه مادر و مادربزرگم گاهی در آشپزخانه عمومی کار میکنیم. در گتوهای یهودیان غذا برای خانوادههای فقیری که چیزی برای تجارت در بازار سیاه ندارند کمیاب است.
در روز ۲۵ سپتامبر ۱۹۴۲ خی سورای ۱۹ ساله و بیش از ۳۰۰۰ یهودی دیگر از کالوشین به یکی از اردوگاه های مرگ تبعید شدند، او در همان جا جان سپرد.