ژیل ایزرائیل زایدِنوِبر Jules Izrael Zajdenweber
تاریخ تولد: ۸ ژانویهٔ ۱۹۲۰
لوبلین, لهستان
ژیل در خانوادهای یهودی در شهر صنعتی رادوم بزرگ شد. جمعیت بزرگی از یهودیان در این شهر زندگی میکردند. این شهر به دلیل داشتن صنایع نظامی معروف بود. خانوادهی زایدِنوِبر در خانه به زبانهای ایدیش و لهستانی صحبت می کردند. پدر ژیل فروشندهی پارچه و مادرش کرست میدوخت. ژیل که نام مستعارش اولک بود، در رادوم به مدرسه دولتی رفت و عضو سازمان جوانان صهیونیست بود.
۱۹۳۳-۳۹: یهودیان در برخی از محلهها در امان نبودند. بعضی از همکلاسیهایم در مدرسه عضو سازمان ضد یهود و هفت نفر از بچههای یهودی نیز در کلاس ما عضو گروه جوانان صهیونیست بودند. هنگامی که آلمان در سال ۱۹۳۹ حمله کرد، من و دوستانم خیلی ترسیدیم و بنابراین به قسمتی از لهستان که تحت اشغال شوروی بود فرار کردیم.اما ماه دسامبر، به دلیل نداشتن جا برای زندگی و ناپدید شدن پناهندگانی مثل من در جماهیر شوروی، تصمیم گرفتم که به رادوم بازگردم.
۱۹۴۰-۴۴: آلمانی ها در آپریل ۱۹۴۱ یهودیان رادوم را در دو گتو جمع آوری کرده و اسکان دادند. شش ماه بعد، من را ساعت ۴ صبح از تخت بیرون کشیدند. نورافکن ها می درخشیدند. به من دستور داده شد که جسد یهودیانی را که در مقابل تبعید شدن مقاومت کرده بودند، دفن کنم. ما بدنهای خون آلود زنها، مردها و بچه ها را سوار بر گاری کردیم و به حومه شهر بردیم. در زیر آفتاب داغ تابستان، به ما دستور داده شد که لباس اجساد را دربیاوریم و آنها را به درون گودال های بزرگ بیاندازیم. ابتدا در بستر گودال پودر آهک سفید ریخته می شد، این کار باعث می شد اجساد زودتر تجزیه شوند و بوی تند آنها از بین برود.
ژیل در اوت ۱۹۴۴ به اردوگاه فایهینگن-انتس فرستاده شد و قبل از آزاد شدن توسط ارتش آمریکا به داخائو تبعید شد. وی در سال ۱۹۵۰ به ایالات متحده مهاجرت کرد.