مئیر (مکس) رودریگز گارسیا Meyer (Max) Rodriguez Garcia
تاریخ تولد: ۲۹ ژوئن ۱۹۲۴
آمستردام, هلند
مکس در یک خانوادهی یهودی در آمستردام متولد شد. او در منطقهی طبقهی کارگر که اکثر آنها جلادهندهی الماس بودند، زندگی میکرد. پدر او نیز به همین کار مشغول بود. در دههی ۱۹۲۰ و ۳۰ شهر آمستردام یک شهر بینالمللی بود که جمعیت متنوعی از مردم در آن زندگی میکردند. با این که پدرش امیدوار بود که وی راه او را در تجارت الماس دنبال کند، مکس آرزو داشت معمار شود.
۱۹۳۳-۳۹: شادترین سالهای زندگی من در کنار دوستان نزدیکم در دوران مدرسه بود. پدرم برای تشویق و کمک به تقویت زبان انگلیسی من روزنامه به خانه میآورد. پس از سال ۱۹۳۳، یهودیان کشور آلمان آغاز به فرار به سوی آمستردام کردند. پدرم شغلش را از دست داد و ما به بلژیک نقل مکان کردیم. پس از رسیدن به سن بلوغ ۱۳ سالگی (بر میتصوا)، در یک کارخانهی الماس شاگردی کردم ولی بعد از این که یکی از سنگهای گرانبها را شکستم، تصمیم گرفتم کار دیگری را آغاز کنم، معماری. در سال ۱۹۳۳ به خاطر ترسی که از حملهی آلمانیها به بلژیک داشتیم، به آمستردام بازگشتیم.
۱۹۴۰-۴۴: در مه سال ۱۹۴۰، نیروهای آلمان، کشور هلند را اشغال کردند. خانوادهی من برای کسب درآمد در بازار سیاه پنیر میفروختند. در اوایل سال ۱۹۴۳ من از دید عموم مخفی شدم، ولی در ماه ژوئن توسط آلمانیها دستگیر شده و به اردوگاه آشویتس تبعید شدم. بعد از گذشت یک سال در اردوگاه، من دچار آپاندیس شدم. دکترهای نازی برای اینکه یکی از دکترهای جوان، عمل خارج کردن آپاندیس تقریبا پاره شده را ببیند، چهار روز صبر کردند تا وضعیت من وخیمتر شود. من "خوش شانس" بودم. اکثر افرادی که به جراحی نیاز داشتند را به اطاقهای گاز میفرستادند. زمانی که نیروهای جماهیر شوروی پیشرفت کردند، ما را به زور پیاده به سمت کشور آلمان فرستادند.
در ۶ مه سال ۱۹۴۵، مکس توسط نیروهای ایالات متحده از اردوگاه کار اجباری ابنزی آزاد شد. او در سال ۱۹۴۸ به ایالات متحده مهاجرت کرد و یک معمار شد.