روت الیزابت دال Ruth Elisabeth Dahl

روت در خانواده‌ای ارتدکس یهودی در گیلن‌کیریشن، شهرکی روستایی در نزدیکی مرز هلند و آلمان به دنیا آمد. پدرش ایزیدور یک تاجر معتبر در منطقه در زمینه‌ی پوست گاو و مادرش سوفیا، خانه دار بود. روت دو خواهر و برادر بزرگتر به نام‌های ادیت و کارل داشت.

۱۹۳۳-۳۹: با به قدرت رسیدن نازی‌ها در آلمان، زندگی در گیلن‌کیریشن تغییر کرد. مردم شهر از رژیم جدید حمایت می کردند و هیچکس به فکر همسایگان یهودیش نبود. روت که اجازه ورود به مدارس دولتی را نداشت، به یک مدرسه‌ی کاتولیک خصوصی رفت. در ۱۹۳۸، پدرش مجبور شد تجارتش را ببندد و خانه‌اش را با ضرر مالی بسیار زیاد بفروشد. در همان سال، خانواده‌ی دال به هلند رفتند و سوفیا در آنجا متولد شد. آنها در والکنبرگ سکنی گزیدند. ایزیدو فوراً به تجارت پوست گاو برگشت و کارل برای زندگی به نزد خاله‌اش در ماستریخت، در همان نزدیکی رفت.

۱۹۴۰-۴۴: در ۱۰ مه ۱۹۴۰، نیروهای آلمان به غرب اروپا حمله کردند. روت پرواز هواپیماهای دشمن را در آسمان دید. چند روز بعد هلند اشغال شد. در تابستان ۱۹۴۲، نازی‌ها به منظور تبعید، شروع به دستگیری یهودیان کردند. خاله‌های روت به کشتارگاه آشویتس فرستاده شده و در آنجا کشته شدند. کارل داوطلب شد با آنها برود. او را برای کار اجباری بردند. روت و خانواده‌اش پس از اینکه پلیس همسایگان یهودیشان را دستگیر کرد، با کمک نیروی مقاومت هلند مخفی شدند. او که از والدینش جدا شده بود، دو سال بعد را از یک مخفیگاه به مخفیگاه دیگر گذراند.

در سپتامبر ۱۹۴۴، نیروهای متفقین وارد هلند شدند و روت از مخفیگاه بیرون آمد. او به والکنبرگ برگشت و به والدینش پیوست. پس از پایان جنگ در ۱۹۴۵، روت دریافت که برادرش کارل در یک راهپیمایی مرگ، سه روز قبل از آزادی جان سپرده است. در ۱۹۴۸، او به ایالات متحده مهاجرت کرد و به خواهرش ادیت، که حدود هشت سال قبل اروپا را ترک کرده بود، پیوست. روت ازدواج کرد و اکنون سه دختر و چهار نوه دارد.