ینی بائر Yennj Baehr
تاریخ تولد: ۱۹ اکتبر ۱۸۸۶
دوئرنباخ, آلمان
ینی و همسرش هاینریش از معدود یهودیان شهر روخایم بودند. روخهایم شهری کوچکی واقع در درهی رودخانه راین است. ینی به همسرش در ادارهی مغازهی خشکبار فروشی که در طبقهی اول خانهی خودشان بود، کمک میکرد. تابستانها دوست داشت در حیاط پشتی کار کند. پسر آنها کرت، پس از جنگ جهانی اول به امریکا مهاجرت کرد. دختر آنها آیدا تا قبل از ازدواجش به آنها در اداره یمغازه کمک میکرد.
۱۹۳۳-۳۹: نیروهای نازی به قدرت رسیدند و خیلی از مردم یهودی تصمیم گرفتند که کشور آلمان را ترک کنند. دختر خواهر من لوئیس با کشتی راهی امریکا شد. او هر تابستان به دیدن ما می آمد و برای آیدا مانند خواهر کوچکتر او بود. من و هنریک به فکر رفتن از آلمان بودیم ولی نمی توانستیم آیدا و فریا نوه خودمان را تنها بگذاریم. به هر حال، همسر آیدا حاضر نبود کسب و کار خود را رها کند. و چه کسی حاضر می شد حامی ما در کشور امریکا شود؟
۱۹۴۰-۴۲: من و هنریک به همراه آیدا و خانواده او به دو اردوگاه زندانیان در جنوب فرانسه تبعید شده بودیم. زمانی که ما به اولین اردوگاه به نام گورس رسیدیم، زمستان بود--هوا سرد و بارانی بود-- و ما برای خوابیدن فقط کاه داشتیم. فریا که در آن زمان ۶ سال داشت دچار تب و گوش درد شدیدی شد و تقریبا مرده بود. در ریوسالتس، شانس این وجود داشت که فریا را از طریق گروه کمکی (گروه کمک به کودکان) نجات داد. آن ها برای پنهان کردن کودکان با خانواده های فرانسوی در اطراف شهر زندگی می کردند، قرار می گذاشتند. همگی با فریا خداحافظی کردند.
در سپتامبر ۱۹۴۲، چند روز پس از این که فریا اردوگاه را ترک کرد، ینج ۵۵ ساله به همراه همسر و دخترش به آشویتس تبعید شدند و در آن جا کشته شدند. فریا از جنگ جان سالم به در برد.