وزارت پروپاگاندا و روشنگری عمومی
چند روز پس از موفقیتهای انتخاباتی حزب نازی در انتخابات ژوئیه سال ۱۹۳۲«آدولف هیتلر» «یوزف گوبلس» را مطلع کرد که زمانی که زمام امور را بهدست بگیرد، وزارتخانهای جدید بهنام «وزرات پروپاگاندا» تأسیس، و او را مسئول آن خواهد کرد. از همان زمان، «گوبلس» رویای امپراتوری را در سر میپروراند که بر تمام مدارس، دانشگاهها، فیلمها، رادیو، و کل ساختار تبلیغات کشور کنترل و نظارت داشته باشد. او مینویسد: «آموزش عمومی مردم آلمان در دستان من خواهد بود.»
تأسیس وزارت پروپاگاندا (تبلیغات)
تأسیس وزارت پروپاگاندا در کشوری که در موقعیت صلح بود، ایدهی جدیدی بود. سازمانهای پروپاگاندای دولتی، معمولاً کمیتههای بودند که به صورت موقتی در دوران جنگ راهاندازی میشدند، یا اینکه تحت اسامی چون «وزارت اطلاعات» فعالیت میکردند. «گوبلس»، در ابتدا، مخالف استفاده از اصطلاح «پروپاگاندا» بود؛ او میدانست که مفهوم پروپاگاندا در اذهان عموم، چه در آلمان و چه در خارج از کشور، با دروغ و دروغگویی پیوند خورده است.
«گوبلس»، حتی یک سال بعد از تأسیس وزارتخانه نیز پیشنهاد میکند که نام آن را به «وزارت فرهنگ و روشنگری عمومی تغییر دهند، اما «هیتلر» با این پیشنهاد مخالف میکند. علاوه بر این، «هیتلر» تصمیم میگیرد که سایر دفاتر پروپاگاندا را تحت نظر برخی وزرا، از جمله در وزارت امور خارجه و وزارت آموزش و پرورش، حفظ کند؛ شگرد حکمرانی «هیتلر» اقتضا میکرد که وظایف و مسئولیتهای وزارتخانهها با یکدیگر تداخل و همپوشانی داشته باشند. به این ترتیب، «گوبلس» حتی در حوزهی فرهنگ و هنر، نیز قدرت تمام و کمال را نداشت؛ «هیتلر»، «هرمان گورینگ»، رهبر پرنفوذ نازیها و «آلفرد روزنبرگ»، نظریهپرداز نازیها، از جمله افرادی بودند که حوزههای استحفاظی خود را داشتند.
کنترل بر فیلم، رادیو، تئاتر و مطبوعات
با وجود این، «گوبلس» نفوذ زیادی داشت؛ فیلم، رادیو، تئاتر و مطبوعات، تا حد زیادی، در حوزهی استحفاظی او قرار داشتند؛ اگرچه مجبور بود قدرت و نظارت بر رسانهها را با «ماکس اَمان»، رئیس «اتاق مطبوعات رایش» و غول رسانههای نازی و از سال ۱۹۳۷ به بعد، با «اُتو دیتریش»، رئیس «دفتر امور مطبوعاتی رایش»، تقسیم کند. «گوبلس» همچنین مقام خود را بهعنوان رئیس دستگاه پروپاگاندای حزب نازی که سازمانهای محلی را نیز در برمیگرفت، حفظ کرد. گوبلز در ۳۵ سالگی، جوانترین وزیر کابینهی جدید، و به مهرهای کلیدی در رژیم و در خدمت «آدولف هیتلر» تبدیل شد.
وزارت پروپاگاندا، از طریق «اتاق مطبوعات رایش»، بر «اتحادیهی مطبوعات رایش آلمان» نظارت داشت. اتحادیهی مطبوعات، ورود به این حرفه را تنظیم میکرد. بر اساس قانون جدید مطبوعات که در چهارم اکتبر سال ۱۹۳۳ به اجرا گذاشته شد، این اتحادیه موظف شد نام و اسامی خبرنگاران و سردبیرانی را که از «نژاد خالص» هستند، ثبت کند و یهودیان و افرادی را که با یهودیان ازدواج کردهاند، از ادامه کار بازدارد.
سردبیران و خبرنگاران میبایست از مقررات و دستورالعملهایی پیروی میکردند که وزارت پروپاگاندا تعیین و تعریف کرده بود. آنها تنها در صورت اسمنویسی در فهرست «اتاق مطبوعات رایش» اجازه کار داشتند. در بند چهارده قانون مطبوعات آمده بود که سردبیران موظف هستند هر نکته یا مطلبی را که «با هدف تضعیف قدرت رایش در داخل یا در خارج از کشور» تولید شده، حذف کنند. وزارت پروپاگاندا، بهمنظور اعمال نظارت و کنترل بیشتر بر محتوای اخبار و سرمقالهها، روزانه در برلین نشست خبری برگزار میکرد و دستورالعملهای لازم را بین اصحاب رسانه توزیع میکرد، و از طریق دفاتر پروپاگاندای حزب، این فرامین را به روزنامههای محلی و استانی نیز مخابره میکرد. در این دستورالعملهای مشروح بیان میشد که چه موضوعاتی را میتوان یا نمیتوان پوشش داد و اینکه چهگونه میبایست اخبار مورد قبول را گزارش کرد.
خبرنگاران یا سردبیرانی که از این دستورالعملها پیروی نمیکردند یا اخراج میشدند یا به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند. «گوبلس» که زمانی خبرنگار بود، در دفتر خاطرات خود با اشاره به از بین رفتن استقلال عمل مطبوعات مینویسد؛ «هر کس که هنوز اندک شرافتی برایش مانده احتیاط خواهد کرد و خبرنگار نخواهد شد.»
در همان ماههای نخست صدراعظمی «هیتلر»، رژیم نازی حق آزادی مطبوعات را زیر پا گذاشت و از بین برد؛ صدها روزنامهی مخالف را تعطیل کرد، انتشاراتیهای متعلق به یهودیان را بهزور «آریایی» کرد، و مخفیانه نشریات معتبر را زیر سلطه خود درآورد. دستورالعملهای روزانهی بخش امور مطبوعات وزارت پروپاگاندا هر چه را میبایست منتشر یا ممنوع میشد تعیین و تعریف میکردند. مجازات خاطیان، توبیخ، اخراج یا زندانی شدن بود. نظارت بر رادیو، فیلم، فیلمهای خبری، تئاتر و موسیقی مستقیماً به عهدهی وزارت پروپاگاندا بود که از این رسانهها برای ترویج و تبلیغ ایدئولوژی نازی استفاده میکرد.