ریوکا ژانژینسکی Rivka Rzondzinski

ریوکا مادر شش فرزند بود. آنها در ۳۵ مایلی شرق ورشو، در شهر کوچک کالوشین که اکثر ساکنین آن یهودی بودند زندگی می‌کردند. خانواده‌ی ژانژینسکی بسیار مذهبی بودند. در اوایل دهه ۱۹۳۰، زمانی که فیشل همسر ریوکا در گذشت، وی به همراه دختر بزرگش، شانا یک کیوسک روزنامه فروشی در نزدیکی ایستگاه قطار شهر کالوشین راه اندازی کرد.

۱۹۳۳-۳۹: چند روز پیش که آلمانی‌ها لهستان را اشغال کردند، همسر رایزل، دخترم به همراه دو پسرش به همراه مردان دیگر یهودی به سمت شرق، جایی که نیروهای متحد جماهیر شوروی مستقر شده بودند، فرار کردند. آنها می‌ترسیدند که آلمانی‌ها، آنها را از آنجا برای کارهای اجباری بفرستند. کمی بعد، نیروهای آلمان با نیروهای لهستان در شهر کالوشین وارد جنگ شدند و نصف شهر بمباران شد. خانه‌ی من ویران شد، به همین دلیل مجبور شدم با شانا به شهر مینسک مازُویتسکی در همان حوالی بروم. خانواده‌ی شوهر شانا در آنجا زندگی‌ می‌کردند.

۱۹۴۰-۴۴: آپارتمان ما در شهر مینسک مازُویتسکی خیلی شلوغ شده است به همین دلیل به شهر کالوشین برمی‌گردم تا با خانواده‌ی رایزل زندگی کنم. همسر رایزل، موشه زمانی که از بمباران مطلع شده بود نگران رایزل شده و به کالوشین برگشته بود. در حال حاضر او عضو شورای یهودیان در گتو است. ابرام پسر آنها، عضو یگان پلیس یهودی است و مایلح پسر دیگرشان عضو کمیته‌ی بهداشت یهودیان می‌باشد. من دوست دارم در برپایی آشپزخانه همگانی برای خانواده‌های فقیر یهودی به رایزل کمک کنم. اگر خانواده چیزی برای معامله در بازار سیاه نداشته باشد، غذا برایشان کمیاب است.

در ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۴۲، ریوکای ۶۷ ساله به همراه ۳۰۰۰ یهودی دیگر به اردوگاه مرگ تریبلینکا در شهر کالوشین تبعید شد و در آن جا جان سپرد.