امیلی پِترِنکر Amalie Petranker

امیلی یکی از سه دختر یک خانواده یهودی بود. خانواده‌ی وی در استانیسلاو [Stanislawow] در کشور لهستان زندگی می کردند. پدر او از طرفداران تندرو اسکان مجدد در فلسطین بود و آرزویش این بود که خانواده‌اش را برای کمک به یک سرزمین یهودی به آن جا ببرد. امیلی و خواهرانش برای آمادگی جهت مهاجرت به کشور فلسطین، دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدارس عبری خصوصی گذراندند.

۱۹۳۳-۳۹: نیروهای جماهیر شوروی در سپتامبر سال ۱۹۳۹ استانیسلاو [استانیسلاووف] را اشغال کردند. پدر من شغل خود را در بخش جنگل داری از دست داد و تبدیل به یک کارگر شد. من برای دانشکده پزشکی اقدام کردم ولی در عوض برای تدریس ریاضی و علوم از سوی یکی از موسسه ها انتخاب شدم. بعد از مدتی به دلیل این که از یک خانواده "طبقه متوسط" بودم، حقوق من قطع شد. شهریه‌ی ماهیانه کلاس من ۶۰۰ روبل بود که سه برابر حقوق ماهیانه پدرم می‌شد. من مجبور شدم تحصیلات را کنار بگذارم.

۱۹۴۰-۴۵:در سال ۱۹۴۲ من با هویت فلیشیا میلاستزوکا، که یک کاتولیک لهستانی بود، به سمت کراکوف فرار کردم. در اکتبر سال ۱۹۴۴ من برای سیم کشی مواد منفجره در شهر کراکوف توسط یک شرکت اتریشی به استخدام ارتش آلمان در آمدم. آلمان ها تصمیم داشتند پس از عقب نشینی از شهر، کراکوف را نابود کنند. با پیشروی نیروهای جماهیر شوروی در ماه دسامبر، عوامل شرکت به اتریش فرار کردند. من برای "مدیریت" شرکت ماندم. زمانی که دستور انفجار از طریق تلفن به من ابلاغ شد، من تایید کردم ولی دستور را اجرا نکردم. زمانی که نیروهای شوروی به ما رسیدند، من نقشه های عملیات و موقعیت مواد منفجره را در اختیار آن ها گذاشتم.

در ۱۹ ژانویه سال ۱۹۴۵ نیروهای اتحادیه جماهیر شوروی، شهر کراکوف را آزاد کردند. امیلی به مدت هفت ماه برای کمک به یهودیان نجات یافته در کراکوف ماند. او در سال ۱۹۴۷ به ايالات متحده مهاجرت كرد.