فیگا مالنیک Feiga Malnik

فیگا که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده بود با شوهرش جوزف در کوونو زندگی می‌کردند. کوونو دارای جمعیتی در حدود ۳۸۰۰۰ یهودی بود و در محل تلاقی دو رودخانه واقع شده بود. این شهر به دلیل داشتن محل اپرا، مغاره‌های شیک و کاباره‌هایش معمولا "پاریس کوچک" خوانده می‌شد. فیگا یک متخصص آرایش و زیبایی و جوزف یک آرایشگر مردانه بود. آنها با هم یک فروشگاه را در کوفنو اداره می‌کردند.

۱۹۳۳-۳۹: هر روز من و جوزف به سمت مغازه که در نزدیکی منزلمان بود، قدم می‌زدیم. متخصص آرایش و زیبایی بودن کار سختی است. من اکثرا در طول روز سرپا هستم و انگشتان دستم به دلیل استفاده از مواد شیمیایی که برای حالت‌دهی پایدار از آن استفاده می‌کنیم، متورم شده است. تمام این سختی‌ها ارزش دارد، چون از این طریق می‌توانم به پسرم ابی در داشتن زندگی بهتر به عنوان دکتر یا وکیل کمک کنم. او پسر خوبی است. او با تمام وجود در مدرسه تلاش می‌کند و بعضی اوقات به مغازه می‌آید و در آن جا با تمیز کردن زمین، به ما کمک می‌کند.

۱۹۴۰-۴۴: نازی‌ها شهر کوونو را اشغال کردند. آنها تمامی یهودیان را مجبور کردند که علامت ستاره‌ی داوود را به لباس خود بزنند و آنها را به گتویی که دور آن حصار کشیده بود، بردند. هر روز نیروهای محافظ تعدادی از مردم را می‌بردند، هیچ وقت کسی برنگشت. امروز صبح، یک روز سرد پاییزی، همه‌ی افراد حاضر در گتو باید خود را برای بازرسی به میدان دموکراسی معرفی کنند. ما باید ریسک کشته شدن را بپذیریم. ما را کجا خواهند برد؟ چه بر سر ما خواهد آمد؟ ما به سمت میدان در حالی که خیابان را لایه‌ای از برف پوشانده بود، پیاده به راه افتادیم. من، جوزف، ابی، مادر ۶۰ ساله ام و خواهرم ینتا.

در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۴۱، تقریبا ۱۰۰۰۰ یهودی توسط نیروهای لیتوانی که تحت کنترل نازی‌ها بودند کشته شدند. فیگا فرار کرد. در سال ۱۹۴۱ او به اردوگاه کار اجباری اشتاتوف تبعید شد و در آن جا جان سپرد.