ویلک لیو Wilek Loew

ویلک پسر یک خانواده‌ی یهودی بود که در لووف، یکی از شهر‌های بزرگ جنوب شرقی لهستان، زندگی می‌کردند. خانواده‌ی او مالک یک کارخانه‌ی شراب‌سازی از عسل بود. با اینکه آنها در میان لهستانی‌ها و اکراینی‌ها زندگی می‌کردند، خانواده‌ی ویلک در خانه به زبان عبری، آلمانی و لهستانی صحبت می‌کردند و از قشر یهودیان روشن فکر لووف بودند. زمانی که ویلک ۴ ساله بود، پدرش به دلیل نارسایی قلبی جان سپرد.

۱۹۳۳-۳۹: در لهستان اغلب بر علیه یهودی‌ها تبعیض قائل می‌شدند. دسترسی به مدارس و شغل مناسب تقریبا برای ما مشکل بود. من در سال ۱۹۳۹ در امتحان ورودی قبول شدم و وارد دبیرستان لووف شدم. درست بعد از شروع مدرسه، جنگ آغاز شد و نیروهای جماهیر شوروی و آلمان، لهستان را تقسیم کردند. نیروهای جماهیر شوروی لووف را به خاک خود الحاق کردند و خانه و کسب و کار ما را تصاحب نمودند. با این حال، قوانین نیروهای جماهیر شوروی ما را از بی رحمی نازی‌ها در امان داشت. من دوباره به مدرسه رفتم.

۱۹۴۰-۴۴: در سال ۱۹۴۱ ارتش آلمان، لووف را اشغال کرد و تمام یهودیان را به یک گتو بردند. من در بین ۴۰ نفری بودم که هر روز برای قیرگونی خانه‌های ارتش آلمان به لهستان می‌رفتند. این شغل باعث شد که من تبعید نشوم. دقیقا قبل از نابودی گتو توسط آلمانی‌ها در سال ۱۹۴۳، مدارک شناسایی خودم را به نام یک همکار مسیحی جعل کردم و به سمت مجارستان فرار کردم. در بوداپست من قاصد نیروهای مقاومت شدم و به عنوان جاسوس لهستان بازداشت شدم. در ۲۹ اکتبر سال ۱۹۴۴، بدون اطلاع از هویت یهودی من، من را به آشویتس فرستادند. آن روز تولد ۱۹ سالگی من بود.

در ۲۳ آوریل ۱۹۴۵، ولک در میان هزاران زندانی که به عنوان نیروهای پیشرفته‌ی متحدین مجبور به راهپیمایی به سوی کشور آلمان شدند توسط امریکایی‌ها آزاد شد. او در سال ۱۹۴۹ به امریکا مهاجرت کرد.