میسو ووگل Miso Vogel

میسو در یک خانواده‌ی مذهبی در یک روستای کوچک از کشور اسلواکی به دنیا آمد. پدرش فروشنده‌ی دام بود. او از میان پنج فرزند خانواده، بزرگترین آنها بود. در سن ۶ سالگی خانواده‌ی میسو به شهر توپولچانی نقل مکان کردند. در آن شهر فرزندانشان می‌توانستند به مدرسه‌ی یهودی بروند. یهودستیزی در توپولچانی شایع بود. در مسابقات فوتبال ، همیشه مسابقه بین کاتولیک‌ها و یهودی‌ها بود.

۱۹۳۳-۳۹: در سال ۱۹۳۶ بر میتصوای من (جشن مذهبی ۱۳ سالگی) برگزار شد و عنوان مرد به من تعلق گرفت. پدر بزرگ و مادربزرگم، ۵۰ مایل را برای شرکت در این مراسم سفر کردند. من بسیار خوشحال بودم چون همگی با هم بودیم. در مارس ۱۹۳۹ گاردهای هلینکا، فاشیست‌های اسلواکی شهر ما را اشغال کردند. آرایشگر خانواده ما که مرد خوبی بود، یکی از نگهبان‌های هلینکا شد. زمانی که آلمانی‌ها در سپتامبر لهستان را اشغال کردند، ارتش آلمان گاوها و اسب‌های پدرم را مصادره کرد.

۱۹۴۰-۴۴: خواهر و برادر من تبعید شدند و پس از آنها نوبت من بود. در طول مسیری که مقصدش را نمی دانستیم، سرود ملی چکوسلواکی و سرود یهودی‌ها، "هاتیکوا" را می خواندیم. در آشویتس، من زندانی شماره ۶۵۳۱۶ بودم و محتویات چمدان‌های کسانی که به عنوان تازه وارد به سمت اتاق‌های گاز فرستاده می‌شدند را طبقه‌بندی می‌کردم. تمام افراد خانواده‌ام در آشویتس با گاز خفه شدند، به جز پدرم که به بردگی گرفته شد. من هر شب بعد از تعویض شیفت به ملاقاتش می رفتم. زمانی که پدر مریض شد، به من گفت: "خودت را نجات بده و نگذار نسل خانواده ما از بین برود." روز بعد وی با گاز کشته شد.

میسو به دو اردوگاه دیگر تبعید شد. زمانی‌ که در اردوگاه کار اجباری لاندسبرگ بود به سمت جنگل فرار کرد و این درست همان زمانی بود که ارتش ایالات متحده در آوریل ۱۹۴۵ وارد آن منطقه شده بود. او در سال ۱۹۴۶ به امریکا مهاجرت کرد.