نفتالی سالِشوتس Naftali Saleschutz
تاریخ تولد: ۶ مهٔ ۱۹۲۰
زابژه, لهستان
نفتالی در میان نه فرزند خانوادهی مذهبی یهودی حسیدی، جوانترین آنها بود. آنها در شهر کولبوشوا زندگی میکردند. او طبق رسم حسیدیها، کت سیاه بلند میپوشید و موهای کنار گوشش را تا شانهاش بلند کرده بود. وی در کلاس دوم، زمانیکه معلمشان یک طرف از دسته موهای کنار گوش پسر بچههای یهودی را چید برای نخستین بار با یهودستیزی روبهرو شد. نفتالی از زیر قیچی معلم فرار کرد، و پدرش که تاجر محترمی بود آن معلم را از کار محروم کرد.
۱۹۳۳-۳۹: در ۹ سپتامبر ۱۹۳۹، نیروهای آلمان، شهر ما را اشغال کردند و به طور کامل، سربازان غیر مجهز پیاده نظام لهستان را شکست دادند. یهودیان دستگیر شدند. ما شاهد سوزاندن و چپاول خانههایمان بودیم . من طی دو هفته بعد، مشغول به خاک سپردن اسبها، جمع آوری آشغالها و جمعآوری پوکههای فشنگ بودم. آلمانیها جسد دو یهودی را برای درس عبرت اشخاصی که در برابر خواستههایشان مقاومت میکردند، در میدان شهر به دار آویختند.
۱۹۴۰-۴۴: صدای دو شلیک آمد و صدای فریاد پدرم را که می گفت، "انتقام، انتقام بگیرید!" پنج شلیک دیگر و بعد خاموشی. خانوادههای ۲۲ مردی که نیروهای گشتاپو در آن روز به قتل رسانده بودند، به قبرستانی که در خارج از گتو آمده و جسدها را طبق آیین یهود در کفن و شال دعا پیچیدند. من و برادرم لیبوش، جسد پدر را در کنار پدرش که ۲۳ سال پیش درگذشته بود، به خاک سپردیم. من در خانه، شمعی را که پدرم از موم برای زنده نگه داشتن یاد پدرش درست کرده بود، برای هر دو روشن کردم.
تا اواسط سال ۱۹۴۴ که نیروهای جماهیر شوروی او را آزاد کردند، نفتالی به عنوان یک پارتیزان در جنگل زندگی میکرد. او برای آزادی شهر کراکوف به ارتش لهستان پیوست و در سال ۱۹۴۷ به ايالات متحده مهاجرت كرد.