
کشتار معلولان
نازیها، افراد معلول را به عنوان مانعی در راه تحقق «نژاد آلمانی» ایدهآل خود میدیدند. در سال ۱۹۳۹، رژیم نازی، یک برنامهی سازماندهی شده برای کشتار آنها را آغاز نمود.
بسیاری در آلمان نمیخواستند وجود افرادی را بهیاد بیاورند که با تصور آنها از «نژاد برتر» همخوانی نداشته باشد؛ افرادی که «معلول» یا «ناشایسته» خوانده میشدند. به افرادی که از بیماریهای روحی و روانی و ناتوانیهای جسمی رنج میبردند، به عنوان افراد «بیمصرف» نگاه میشد. بسیاری بر این باور بودند که این افراد، خلوص ژنتیکی نژاد آریایی را تهدید میکنند و در نتیجه «لایق زندگی» نیستند. در آغاز جنگ جهانی دوم، نازیها آنهایی را که از بیماریهای روحی و روانی و ناتوانیهای جسمی رنج میبردند، در پروژهای که به برنامهی «اُتانازی» یا «T-4» معروف شد، مورد هدف قرار دادند.
برنامهی «اتانازی» (مرگیاری) با همکاری بسیاری از پزشکان آلمانی به اجرا گذاشته شد. آنها پروندههای پزشکی این بیماران را که در مراکز درمانی بستری بودند، مورد مطالعه و بررسی قرار میدادند و آنهایی را که باید به قتل میرسیدند، شناسایی و به مقامات معرفی میکردند. پزشکان در ساماندهی قتلعام معلولان مستقیماً نقش داشتند. بیمارانی که به مرگ محکوم میشدند، به شش مرکز در آلمان و در اتریش که به اتاقهای گاز مجهز بود، منتقل میشدند. نوزادان و کودکان معلول را یا با تزریق داروهای کشنده به قتل میرساندند، یا آنقدر به آنان گرسنگی میدادند تا جان دهند. جنازهی قربانیان را نیز در کورههای آدمسوزی از بین میبردند.
با وجود اعتراضات مردمی در سال ۱۹۴۱، رهبران نازی برنامهی «اتانازی» را مخفیانه و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه دادند. حدود ۲۰۰ هزار معلول بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ به قتل رسیدند.
برنامهی «اتانازی» (T-4،) نمونهای شد که نازیها بر اساس آن، قتلعام یهودیان، روماها (کولیهای اروپا) و سایرین را در اردوگاههای مجهز به اتاقهای گاز به اجرا گذاشتند. این اردوگاهها در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ راهاندازی شدهبودند. این برنامه همچنین به نیروهای «اساس» که مسئول مدیریت و حفاظت از اردوگاههای مرگ بودند، امکان داد تا برای انجام وظایف خود تعلیم ببینند.