هیلدگارت (هیلدا) کراکائروا نیچکوا Hildegard (Hilda) Krakauerova Nitschkeova

هیلدا کوچکترین فرزند از شش فرزند یک خانواده‌ی یهودی در شهر کوچکی در موراویا بود که پدرش در آنجا یک فروشگاه لباس و خرازی داشت. خانواده‌ی آنها در خانه به آلمانی و چکی صحبت می‌کردند. هیلدا در کودکی دختری شیطان بود و در تیم شنای مکابی، در رقابت‌های ورزشی شرکت می‌کرد. او در یک دبیرستان دولتی در هودونین تحصیل کرد و دلش می‌خواست تکنسین دندانپزشکی شود.

۱۹۳۳-۱۹۳۹: هیلدا در فوریه ۱۹۳۳ به برنو، پایتخت موراویا نقل مکان کرد و در آنجا به تحصیل در دانشکده‌ی دندانپزشکی پرداخت. او در ۲۳ دسامبر ۱۹۳۵ با لئو نیچکه ازدواج کرد و دو سال بعد، از دانشکده‌ی دندانپزشکی فارغ التحصیل شد. در مارس ۱۹۳۹، آلمانی‌ها بوهمیا و موراویا را اشغال و بلافاصله محدودیت‌هایی بر جامعه‌ی یهودیان تحمیل کردند. آلمانی‌ها، خانواده‌ی نیچکه را از آپارتمان خود بیرون کردند و هیلدا به عنوان یهودی از درمان بیماران غیریهودی منع شد.

۱۹۴۰-۴۴: خانواده‌ی نیچکه به خانه‌ی ادیتا، خواهر لئو، نقل مکان کردند. هیلدا به عنوان دستیار یک دندانپزشک یهودی شروع به کار کرد. در ژوئن ۱۹۴۳، هیلدا و لئو به همراه خانواده‌ی ادیتا به گتوی ترزین‌اشتاد در غرب چکوسلواکی تبعید شدند. در ۲۸ اکتبر ۱۹۴۴، هیلدا، لئو و خانواده‌ی ادیتا به آشویتس تبعید گشتند. در آنجا هیلدا برای بیگاری انتخاب شد. وی سپس به اردوگاه کار اجباری برگن- بلزن منتقل و در یک کارخانه‌ی هواپیماسازی در راگون به کار گماشته شد.

هیلدا در ماه مه ۱۹۴۵ و هنگام آزادسازی گتوی ترزین اشتاد، به آنجا بازگشته بود. بعد از جنگ او به شهر برنو بازگشت و اطلاع یافت که شوهرش در آشویتس جان سپرده است.